کد خبر 283953
۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰

بحران محتوا و برنامه سازی در ایران؛ تقاطع جنجال‌سازی، نظارت گریزی و آینده رسانه ایران

بحران محتوا و برنامه سازی در ایران؛ تقاطع جنجال‌سازی، نظارت گریزی و آینده رسانه ایران

ورود قوه قضائیه به ماجرای برنامه «نصف‌شب» و بازداشت علی صبوری، نه صرفاً یک برخورد قضایی، بلکه هشداری جدی درباره پایان دوره بی‌ضابطگی در محتوای ویدیویی ایران است.

به گزارش حیات به نقل از راه دانا، ورود قوه قضائیه به ماجرای برنامه «نصف‌شب» و بازداشت علی صبوری و ۶ تن از عوامل تولید، نقطه پایانی بر یک تجربه پرحاشیه در فضای مجازی تلقی می‌شود. این اقدام، بیش از آنکه صرفاً یک برخورد قضایی باشد، آغازگر مرحله‌ای جدی در سامان‌دهی به محیطی است که طی سال‌های اخیر به سمت تولید محتوای بی‌ضابطه، جنجال‌سازی و عبور از خطوط اخلاقی پیش رفته است. این گزارش به تحلیل ریشه‌های این پدیده، پیامدهای آن در یوتیوب و آپارات، و بررسی مسیر حرفه‌ای چهره‌های رسانه‌ای می‌پردازد.

طی سال‌های اخیر، خلاء نظارتی در پلتفرم‌های ویدیویی، به ویژه یوتیوب فارسی، فرصتی برای بروز محتوایی فراهم کرده که در فضای رسانه‌ای رسمی ایران قابلیت انتشار نداشته‌اند. این محتواها اغلب با هدف جذب حداکثری مخاطب و کسب درآمد، مرزهای عرف، اخلاق و حتی قوانین کشور را زیر پا گذاشته‌اند. بازداشت عوامل «نصف‌شب» نه تنها یک رویداد قضایی، بلکه یک سیگنال قوی به تمامی تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی ایران است مبنی بر اینکه دوران "رهاشدگی" و بی‌مسئولیتی مطلق به پایان رسیده است. این اتفاق، پیچیدگی‌های حقوقی و اخلاقی پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب را که درآمد دلاری تولید می‌کنند، در مقابل قوانین داخلی و هنجارهای اجتماعی قرار می‌دهد.

این گزارش در سه بخش اصلی، به تحلیل این پدیده خواهد پرداخت: نخست، بررسی مدل کسب‌وکار مبتنی بر جنجال در یوتیوب فارسی؛ دوم، واکاوی چالش‌های نظارتی در پلتفرم داخلی آپارات با تمرکز بر مخاطبان کودک و نوجوان؛ و سوم، بررسی موردی پرونده علی صبوری به عنوان نمادی از استعدادهایی که در دام حاشیه گرفتار شدند.

یوتیوب فارسی به یک اکوسیستم پیچیده تبدیل شده است که در آن، قوانین انتشار محتوا به شدت تحت تأثیر الگوریتم‌های درآمدزایی پلتفرم (تبلیغات و حمایت مالی) قرار دارند. این پلتفرم، با وجود فیلتر بودن، به پناهگاهی برای چهره‌هایی تبدیل شده که در رسانه رسمی، ظاهری کنترل‌شده، رسمی و اخلاق‌مدار دارند، اما در فضای آنلاین، رفتاری بی‌پرواتر، بدون مرز و گاه بسیار تهاجمی از خود نشان می‌دهند. این دوگانگی شخصیتی، در بلندمدت سرمایه اجتماعی رسانه‌ای این افراد و اعتماد عمومی به کلیت فضای مجازی را تضعیف می‌کند.

مشکل اصلی در یوتیوب فارسی، مسئله آزادی بیان نیست، بلکه فقدان هرگونه منشور اخلاقی داخلی و احساس مسئولیت اجتماعی در قبال محتوای تولید شده است. در این مدل اقتصادی، رابطه مستقیمی بین میزان تحریک مخاطب و درآمدزایی وجود دارد:

الگوریتم و توجه: الگوریتم‌های یوتیوب به محتوایی پاداش می‌دهند که بیشترین زمان تماشا و تعامل را به همراه داشته باشد. در فضای فارسی، جذب سریع توجه غالباً از طریق شوخی‌های مرزی، افشاگری‌های شخصی، یا رفتارهای توهین‌آمیز محقق می‌شود.

ارزش پولی جنجال: هرچه رفتار تولیدکننده محتوا توهین‌آمیزتر، شوخی‌ها خارج از عرف اخلاقی‌تر، و موضوعات تابو بیشتر شکسته شود، بازدید و در نتیجه درآمد دلاری بالاتر می‌رود. این امر، یوتیوب فارسی را به میدانی برای «جنجال‌سازی سیستماتیک» تبدیل کرده است، جایی که تولیدکنندگان، خود را در رقابتی دائمی برای شکستن مرزهای پیشین می‌بینند.

جدایی از مسئولیت: از آنجا که درآمد مستقیماً از شرکت‌های تبلیغاتی خارجی تأمین می‌شود و مخاطبان در داخل مرزهای جغرافیایی ایران قرار دارند، احساس مسئولیت‌پذیری قانونی و اخلاقی در قبال پیامدهای داخلی محتوا به حداقل می‌رسد.

آسیب به الگوها و تضعیف گفت‌وگوی سازنده

یکی از نتایج مخرب این مدل، تغییر در کیفیت تعاملات و احترام به مهمانان است. در بسیاری از برنامه‌های گفت‌وگو محور یوتیوب، احترام و آداب گفت‌وگو قربانی تولید سوژه و لحظات جنجالی می‌شود:

حملات شخصی: به جای نقد محتوایی یا فکری، شاهد حمله به شخصیت، زندگی خصوصی یا جایگاه اجتماعی مهمان هستیم. هدف، ایجاد درگیری لفظی است که برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد تا تبادل نظر عمیق.

مهمان‌ستیزی: برخی مجریان، از جایگاه قدرت خود در پلتفرم برای تحقیر مهمانان ضعیف‌تر استفاده می‌کنند. این رفتار، نه تنها باعث آسیب روحی به فرد مصاحبه‌شونده می‌شود، بلکه الگوی غلطی از تعامل مبتنی بر زورگویی به مخاطبان جوان ارائه می‌دهد.

مفهوم پلاتفرم به مثابه دادگاه: یوتیوب تبدیل به مکانی شده که در آن افراد بدون طی کردن فرآیندهای قانونی، محکوم، محاکمه و مجازات رسانه‌ای می‌شوند.

تحلیل‌ها نشان می‌دهد که این رفتارها، در نهایت باعث فرسایش اعتماد عمومی می‌شود؛ مخاطب متوجه می‌شود که پشت ظاهر حرفه‌ای برخی چهره‌ها، رویکردی صرفاً مبتنی بر سودجویی و عدم تعهد اخلاقی وجود دارد.

خلأ نظارت داخلی و خطر برای نسل جدید در پلتفرم های داخلی

این تصور که مشکلات محتوای خارج از چارچوب صرفاً به پلتفرم‌های فیلتر شده محدود می‌شود، اشتباه است. آپارات، به عنوان بزرگترین پلتفرم داخلی، اگرچه از نظر محتوای سیاسی و اجتماعی تحت نظارت شدید است، اما در حوزه‌هایی مانند سرگرمی کودکان و نوجوانان، دچار خلأ نظارتی جدی است که خطرات اخلاقی و تربیتی خاص خود را دارد.

دوبله‌های غیراستاندارد و نفوذ ادبیات نامناسب

یکی از چالش‌های اصلی آپارات، حجم عظیم محتوای کپی‌شده از پلتفرم‌های جهانی (به ویژه یوتیوب و نتفلیکس) است که توسط کاربران داخلی دوبله یا زیرنویس می‌شوند.

آلودگی زبانی: این دوبله‌ها اغلب توسط افراد فاقد صلاحیت زبانی و اخلاقی انجام می‌شوند. محتوای اصلی، چه کارتونی و چه سرگرمی، با کنایه‌ها، اصطلاحات عامیانه نامناسب، و شوخی‌هایی که در فرهنگ ایرانی مردود شمرده می‌شوند، آمیخته می‌شوند.

تأثیر بر کودکان: کودکان، به دلیل عدم تکامل کامل توانایی تمییز اخلاقی و درک کنایه، این ادبیات را به صورت مستقیم می‌پذیرند و آن را بخشی از زبان نرمال ارتباطی خود می‌دانند. برای مثال، استفاده از واژگان توهین‌آمیز در دوبله یک کارتون محبوب، به سرعت در میان کودکان خردسال تکثیر می‌شود.

گیم‌پلی‌ها و انتقال فرهنگ خشونت و کل‌کل

محتوای گیمینگ، به خصوص ویدئوهای لایو استریم یا ضبط شده از بازی‌های آنلاین (گیم‌پلی‌ها)، در آپارات بسیار پرطرفدار است. این حوزه نیز نیازمند نظارت دقیق‌تر است:

بسترهای ارتباطی: در بازی‌های رقابتی آنلاین، مکالمات بین بازیکنان اغلب حاوی ناسزاگویی، کل‌کل‌های غیراخلاقی، توهین‌های نژادی یا جنسیتی، و رفتارهای تنش‌زای شدید است.

عدم تعدیل محتوا: تولیدکنندگان محتوای گیمینگ، برای حفظ اعتبار خود در جامعه گیمرها، غالباً این ناسزاها و رفتارهای نامتعارف را سانسور نمی‌کنند، زیرا آن را بخشی از اصالت و جذابیت محتوای خود می‌دانند.

الگوسازی برای نوجوانان: این ویدئوها به طور مستقیم توسط نوجوانان دنبال می‌شوند. این نسل، بدون درک عمق حساسیت‌های اخلاقی و اجتماعی، این الگوهای تعاملی منفی را به عنوان هنجار می‌پذیرند.

خطر تقلید و بحران هویت دیجیتال

در محیطی که کودکان و نوجوانان فاقد تمیز اخلاقی قوی هستند و الگوهای رفتاری خود را از اینترنت می‌گیرند، محتوای منتشر شده در آپارات به شکل مستقیم و بدون واسطه بر شکل‌گیری شخصیت آن‌ها تأثیر می‌گذارد. این نشان می‌دهد که چالش محتوای آسیب‌زا، یک بحران صرفاً مربوط به پلتفرم‌های خارجی نیست، بلکه نیازمند یک بازتعریف جدی در سیاست‌گذاری‌های نظارتی داخلی است تا از بازتولید آسیب‌های اجتماعی در لایه‌های زیرین فرهنگ جلوگیری شود.

معیار ارزیابی محتوا در پلتفرم داخلی

در مورد کودکان، بخش "آسیب‌پذیری مخاطب" به بالاترین حد خود می‌رسد، که حتی با تکرار کم محتوای مضر نیز می‌تواند نتایج جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد.

پرونده علی صبوری؛ استعداد قربانی حاشیه

بازداشت اخیر علی صبوری و عوامل برنامه «نصف‌شب»، به صورت موردی، خلاصه‌ای از تمام چالش‌های ذکر شده در بالا را در خود جمع کرده است. صبوری، با وجود استعداد ذاتی و پتانسیل بالا در عرصه طنز، مدیریت بسیار ضعیفی بر شهرت خود داشته و در نهایت، این ناتوانی در مدیریت مرزها، او را به سمت تقابل با ساختارهای قانونی و اجتماعی سوق داد.

سوابق حاشیه‌ساز و تضعیف اعتماد حرفه‌ای

مسیر حرفه‌ای علی صبوری پیش از «نصف‌شب» نیز با چالش‌هایی همراه بود که نشان از عدم کنترل بر رفتار عمومی‌اش داشت.

حادثه ۱۴۰۰: درگیری‌ها و حواشی پیرامون رفتار او در تعامل با کادر درمان و پلیس در سال ۱۴۰۰، اولین زنگ خطر جدی بود. این حوادث نشان داد که زیربنای حرفه‌ای او با رفتارهای فردی خارج از چارچوب همراه است.

تأثیر بر پروژه‌های رسمی: این سوابق، به تدریج اعتبار او را نزد نهادهای رسمی‌تر کاهش داد و او را به سمت بازارهایی سوق داد که حاضر به پذیرش ریسک‌های رفتاری او بودند؛ مانند فضای بی‌قید و شرط یوتیوب.

برنامه «نصف‌شب» که در پلتفرم‌های خارج از کشور منتشر می‌شد، نقطه اوج این روند بود. این برنامه تلاش کرد تا مرزهای طنز را به شکل رادیکالی جابجا کند، اما در عمل، این مرزها را با بی‌اخلاقی محض اشتباه گرفت:

تقابل با ضوابط اجتماعی: محتوای برنامه به طور مکرر بر پایه شوخی‌های نامتعارف، تمسخر مهمانان، و عبور از خطوط قرمز اخلاقی (مانند محتوای جنسی یا توهین‌آمیز) بنا شده بود. این رویکرد، جذابیت لحظه‌ای ایجاد می‌کرد، اما در بلندمدت، برنامه را در مسیر تقابل مستقیم با ضوابط اجتماعی و در نهایت، قوانین قضایی قرار داد.

جایگزینی خلاقیت با شوک‌آفرینی: تحلیل نشان می‌دهد که برنامه نتوانست تعادل بین طنز هوشمندانه و شوک‌آفرینی را حفظ کند. اتکای بیش از حد به شوخی‌های جنسی یا توهین‌آمیز، نشان‌دهنده عمق نداشتن در محتوا بود و صرفاً بر تحریک مخاطب تمرکز داشت.

مدیریت شهرت، پیش‌نیاز استعداد

پرونده صبوری یک درس واضح برای چهره‌های رسانه‌ای جدید است: استعداد در حوزه طنز و اجرا وجود دارد، اما این استعداد بدون رعایت ضوابط اخلاقی، احترام به مخاطب و مدیریت حرفه‌ای شهرت، همواره در معرض خطر نابودی حرفه‌ای و عواقب حقوقی قرار خواهد گرفت. در فضای رسانه‌ای امروز، مرز بین شهرت و سقوط، با یک خطای محاسباتی در تعریف مرزهای اخلاقی ترسیم می‌شود.

ضرورت بازنگری اخلاقی و حقوقی

دوران بی‌قانونی آشکار و فضای مجازیِ کاملاً رها شده، به پایان خود نزدیک می‌شود. موج برخورد قضایی با پدیده‌هایی مانند برنامه «نصف‌شب»، نه یک اقدام کوتاه‌مدت، بلکه نشانه‌ای از عزم برای سامان‌دهی به این فضا است. برای جلوگیری از تکرار این چرخه خطرناک که در آن استعدادها قربانی حاشیه می‌شوند و نسل جدید با محتوای آسیب‌زا تغذیه می‌شود، نیاز مبرمی به اقدامات زیر وجود دارد:

تدوین چارچوب‌های مشخص حقوقی که فراتر از قوانین عمومی، به ماهیت تولید محتوا در فضای دیجیتال بپردازد. این چارچوب‌ها باید مشخص کنند که مسئولیت محتوای تولید شده در یک پلتفرم خارجی (مانند یوتیوب) بر عهده چه کسی است.

ایجاد یک منشور اخلاقی شفاف برای تولیدکنندگان محتوای ویدیویی، با تمرکز بر اصول احترام به مخاطب، عدم ترویج خشونت و پرهیز از رفتارهای توهین‌آمیز در تعاملات حرفه‌ای.

چه پلتفرم‌های داخلی (مانند آپارات) و چه شبکه‌هایی که کاربران ایرانی به آن‌ها دسترسی دارند، باید در قبال محتوایی که مستقیماً بر جامعه ایران تأثیر می‌گذارد، سطح بالاتری از مسئولیت‌پذیری در قبال حذف محتوای مضر (به ویژه برای کودکان) اعمال کنند.

حفظ حق مخاطب، به ویژه نسل‌های کم‌سن و نوجوان، ایجاب می‌کند که فضای مجازی ایران از یک میدان بدون قانون و بر پایه جنجال، به یک محیط سازمان‌یافته‌تر و اخلاق‌مدارتر تبدیل شود. این تحول نیازمند همکاری بین نهادهای قضایی، قانون‌گذاران و خود تولیدکنندگان محتوا برای بازسازی اعتماد عمومی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha